خندرو از لب این، دل ناشاد بگیر

یکم عاشق شدنو از دلم یاد بگیر

اگه حتی تو بخوای عهدمون شکسته شه

نمیذارم یه نفس دلم از تو خسته شه

دل من از غم دوریت مرده

تو خیال میکنی خوابش برده

یدفعه از من بیچاره چرا

نمیپرسی زنده ام یا مرده

نمیپرسیو نمیدونی غمت چه بلایی بسرم آورده

بذار عمرم به امیدت سرشه

تا یذره خستگیهام در شه

عطش خواستنتو ازم نگیر

تا دلم بسوزه خاکستر شه

آخه حتی فکرشم نمیکنم

روزگار من از این بهتر شه

خندرو از لب این، دل ناشاد بگیر

یکم عاشق شدنو از دلم یاد بگیر

اگه حتی تو بخوای عهدمون شکسته شه

نمیذارم یه نفس دلم از تو خسته شه